دسته: دیگر

جوک خفن خنده دار یک خطی؛ بپا جر نخوری از خنده :))

جوک خفن خنده دار کوتاهدادم هارد لپ تاپمو ریکاوری کردن ی هفتس زنگ می زنن می گن بیا ببرش اما روم نمیشه برم
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنه
بابا انقد به من فک نکنید بزارید بخوابم دیگه!!
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
همسر عزیزم خیلی دوست دارم
.
.
اینو نوشتم ک بعدنااا نشون بدم ک بفهمه من از قدیما دوسش داشتم
بخوانید جوک خنده دار جدید و باحال | جک خنده دار کوتاه در حد انفجارجوک خنده دار در حد مرگ ‏با این قیمت طلا دیگه نمیشه حلقه ملقه خرید …
نامه سر گشاده به شهرداری
از شهردار محترم عاجزانه تقاضامندیم:
پشت در مستراح های عمومی یه دکمه لایک هم بذارن تا حداقل کامنت هایی رو که ملت مینویسن لایک کنیم بعضیاشون خیلی باحالن
باتشکر
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
استاد اومده سر کلاس میگه:
بچه ها این درسه سختیه و عمقش زیاده…
بد از اونور کلاس یکی شروع کرد به دست و پا زدن…
استاد پرسید چی شد؟
گفت: دارم غرق میشم استاد کــــمک !!!! کـــمک!!!!
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
رفته بودم امتحان رانندگی بدم…
چار نفری سوار شدیم و من زودتر از همه نشستم پشت رول تا افسر بیاد…
خلاصه افسر اومد و منم شروع کردم به تنظیم آینه و صندلی و …
ز..

جوک مودبانه خنده دار و باحال جدید

در این پست مجموعه از جوک های مودبانه و ادبی گردآوردی کرده ایم که مناسب مراسم و دورهمی های رسمی هستند امیدواریم این لطیفه های با حال و خنده دار خنده به روی لب شما و دوستانتون بیاره

جوک های مودبانه خنده دار۱- تنها برتری ما نسبت به نسل های قبلی و بعدی اینه که ما هر وقت بخوایم می تونیم دوش بگیریم؛ نسل های قبل حمومم نداشتن، نسل های بعد آب
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
۲- یعنی اگه این شیارهای بین نون بربری نبود، بعد از یه روز باید با اره برقی یه تیکه ازش می کندیم.
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
بخوانید جوک خنده دار جدید و باحال | جک خنده دار کوتاه در حد انفجارجوک خنده دار در حد مرگ ‏با این قیمت طلا دیگه نمیشه حلقه ملقه خرید …
۳- خانمه پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت، زرد شد نرفت، قرمز شد نرفت. افسره رفت بغلش گفت خانم شرمنده ما فقط همین سه رنگ رو داریم، پسندتون نشد؟
جدیدترین جوک خنده دار۴- مورد داشتیم طرف تو گوگل سرچ کرده: راه های حضور در برنامه ماه عسل
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
۵- زندگی یعنی باید مثل خر درس بخونی تا بعدا بتونی مثل خر کار کنی.
–~❅ೋ😜❅♠️❅😜ೋ❅~–
۶- دهه نودیا هم دارن ازدواج می کنن، ولی این دهه شصتی ها هنوز دارن دنبال نیمه..

تست ازدواج برای آقایان! (طنز)

تست ازدواج آقایان ! (طنز)اگر به سوالات زیر پاسخ درست بدهید یعنی شما درک صحیحی از مراسم ازدواج و حواشی آن دارید و می ‏توانید برای مزدوج شدن اقدام کنید:
۱- چرا زن‏ها مهریه میگیرند و مردها مهریه می‏دهند؟
الف- چون عدالت رعایت شود!
ب- ای آقا! حالا کی داده کی گرفته؟
ج- مهم عشق و علاقه است!
د- چون آقای داماد دست از پا خطانکنه
۲- به هدیه خانواده عروس به اطرافیان داماد چه میگویند؟
الف- خلعتی
ب- جارخته
ج- جارفته
د- چیزی نمی گویند
۳- خانواده عروس در شب حنابندان در جواب شعر «حنا حنا آوردیم، دختر تونو بردیم» چه میکنند؟
الف- میگویند «حنا حنا ارزونیتون، دختر نمی‏دیم بهتون» یعنی کلا همه ملت سر کارند.
ب- زبان درازی می‏کنند.
ج- می‏گویند «نوش جونتون» و یا «کاشکی زودتر می بردین»
۴- از بیت «امشب چه شبیست شب مراد است امشب… بادابادا مبارک بادا» چه نتیجه‌‏ای می‏گیریم؟
الف- اسم داماد «مراد» است.
ب- مبارک باید بدود.
ج- شنیدن این شعر برای بچه‏ها مناسب نیست.
د- عروسی تمام شده ؛ به خانه تان بروید.
۵- چرا به هدیه سر عقد داماد به عروس «زیر لفظی» می‌‏گویند؟
الف- «چون زیر میزی» نمی‏شود بگویند.
ب- چون «عروس گول زنک» نم..

ترتیب تولد فرزندان و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها

بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارند؛ در حالی که کوچکترین فرزند، با اصرار خواهان به کرسی نشاندن حرف خود است. بر اساس پژوهش های انجام شده و نتایج حاصله به توضیح تفصیلی در مورد هر یک از فرزندان می پردازیم
اگر خانواده را به شکل زنجیره به هم پیوسته ای در نظر گیریم، برخلاف باورهای موجود، باید گفت که هر یک از حلقه های این زنجیره، متناسب با جایگاه خود، مسائل و مشکلاتی خاص خود دارد. برخی روانشناسان بر این باورند که جایگاه سنی کودک در خانواده، اهمیت و تاثیر فراوانی در زندگی وی دارد.
پژوهش های گسترده ای برای تعیین ارزش های نسبی جایگاه سنی کودکان در خانواده انجام شده است. در یک اظهارنظر کلی و کوتاه می توان گفت بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارند؛ در حالی که کوچکترین فرزند، با اصرار خواهان به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین بر اساس پژوهش های انجام شده و نتایج حاصله به توضیح تفصیلی در مورد هر یک از فرزندان می پردازیم:

نخستین فرزنددر حقوق مدنی برخی از کشورها قانونی به نام قانون اولین فرزند و یا ارشدیت وجود دارد..

۳ تست هوش ریاضی سخت برای نابغه‌ها

حل معمای ریاضی: این یکی از بهترین معما‌های ریاضی است که اگر ذهن تیزبین و میل به حل پازل دارید، می‌توانید آن را در کم‌تر از ۱۰ ثانیه حل کنید. شما می‌توانید این معما را با استدلال منطقی حل کنید.
بازی‌های فکری شکل هیجان انگیزی از پازل است که برای حل آن نیاز به تفکر دارید. بازی‌های فکری شما را وادار می‌کند خارج از چارچوب فکر کنید و از پتانسیل ذهن خود بهره ببرید. یکی از جدیدترین بازی‌های فکری که در رسانه‌های اجتماعی پرطرفدار شده و ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است، حل همین معما‌های ریاضی است. یکی از چالش‌های مرتبط با این پازل این است که باید معما‌های این معما را حل کنید؛ بنابراین اجازه دهید ابتدا نگاهی به این معما بیندازیم.
حل معمای ریاضی، اگر هنوز در تلاش برای به دست آوردن پاسخ این موضوع هستید، ما یک راهنمایی برای شما داریم. شما چند راه حل مختلف برای حل این معما دارید و تنها چیزی که باید بدانید این است که معادلات را درست به دست آورید؛ بنابراین اجازه دهید، راه حل‌های دیگر و سپس توضیحات مربوطه را ببینیم.
می‌توانید در کمتر از ۳۰ ثانیه حل کنید؟ (جواب پایین صفحه)
معمای شماره ۱ :
معمای شماره ۲..

فال عشق و احساس جمعه ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ (❤️عشق در نگاه متولدین هر ماه)

متولد چه ماهی از سال هستید؟ دیدگاه شما نسبت به عشق چیست ؟ متولدین ماه های مختلف سال ، عشق را چگونه می بینند؟ عشق در نگاه طرف مقابل شما چگونه است؟

عشق در نگاه متولدین فروردین ماه : قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست. از عشق داستانی سوزناک می سازد که شعله هایش همیشه در قلبش روشن خواهد ماند. عشقی بی ریا و واقعی دارد که حاضر نیست با هیچ چیز دنیا عوضش کند البته تا زمانی که این عشق دوطرفه باشد.

عشق در نگاه متولدین اردیبهشت ماه : عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پرشهامت. عشق را در چشمان من بنگر. چهره ی بر افروخته ام را ببین و عشق را حس کن به صدای نفس های من گوش کن و بشنو ترانه ی عشق را

عشق در نگاه متولدین خرداد ماه : بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر ز رویاهای عاشقانه‌هاست. با من به رویا بیا به رویای عشق بیا تا بر فراز بلندترین کوه گام نهیم بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا کنیم بیا تا به دورترین ستاره ها پر کشیم بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست

عشق در نگاه متولدین تیر ماه : بهشت هیچ است در برابر گام برداشتن در کنار تو در شبی زیبا زیر نور ماه

عشق در نگاه متولدین مرداد ماه : عاشق پیشه است و بی..

فال چای جمعه ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ و نحوه گرفتن فال چای سریع

«پایین صفحه فال چای امروز خود را ببینید»
کمی درباره فال چای :فال چای که قدمتی ۳ هزار ساله دارد یکی از روش های رایج و مورد علاقه آینده نگری است که در حال حاضر نیز برای طالع بینی و همچنین در محافل دوستانه به عنوان سرگرمی از آن استفاده میشود. فال حافظ هم از جایگاه ویژه ای در نزد ایرانی ها دارد.
اساس این فال نیز مثل اغلب روش های دیگر فال و طالع بینی بر این باور استوار است که ضمیر برتر با راهنمایی کردن دست و کنترل ارتعاشات آن اشکال و علایمی را که برای جواب دادن به پرسش مان لازم است، ایجاد میکند.
در مورد این فال گفته شده است که برای افراد تازه کار همانند فال قهوه☕️مشاهده نقوش ایجاد شده و نتیجه گیری از آنها کار نسبتا دشواری است ولی با اندکی تجربه این کار آسانتر میشود تا حدی که به گفته بعضی از طالع بینان برای یک فالگیر با تجربه خواندن تفاله های چای با خواندن کتاب معمولی هیچ فرقی ندارد.
طریقه گرفتن فال چای :برای انجام این فال به یک فنجان دهان گشاد سفید رنگ و یک زیر فنجانی سفید و بدون نقش احتیاج دارید.
(برای سهولت مشاهده جزییات علایم شکل گرفته) استکان های معمولی برای این کار مناسب نیستند.
در واق..

داستان کوتاه خیانت؛ خیال می کرد خبر ندارم

داستان کوتاه خیانت نوشته غزل سادات. پ چشمانم را تنگ کردم و هستی را زیر نظر گرفتم. مدام از این سوی سالن به آن طرف می رفت. هر از چند گاهی نیم نگاهی به من می انداخت و لبخند می زد. بینی ام را چین دادم و در دل پوزخند زدم. زنیکه ی پستِ بی وجدان خیال می کرد نمی دانم چه در سرش می گذرد. خیال می کرد از کثافت کاری هایش خبر ندارم. از پچ پچ حرف زدنش با تلفن، از این که هر روز یک قلم آرایش می کرد و می رفت خیابان خبر ندارم. تازگی ها هم که با مرد غریبه ای داخل خانه قرار ملاقات می گذاشت. لب هایم را روی هم فشردم، خودم او را با آن مردک بی همه چیز دیده بودم. فکر می کرد بی غیرتم؟ نه بی غیرت نبودم، امروز و فردا حقش را کف دستش می گذاشتم. فکرش را هم کرده بودم، سرش را گوش تا گوش می بریدم. سزای زنی که به شوهرش خیانت می کرد، همین بود. باید می مرد و می رفت زیر خاک. نگاه خیره ام روی صورتِ هستی ثابت ماند. متوجه ی سنگینی نگاهم شد و سر چرخاند و لبخند زد.
– چیه سروش جان؟ چیزی می خوای؟
سرم را عقب کشیدم، خواستم دهان باز کنم و بگویم «مرگتو می خوام» ، اما به موقع جلوی دهانم را گرفتم. نه، الآن وقتش نبود. نباید اجازه می دادم..